اشتراک گذاری ایده ها و تجارب و نگرش ها

عزت نفس و شخصیت دادن به خود.

یکی از چیز هایی که برای انسان خیلی مهمه داشتن شخصیت است.

اینکه خودت را از هیچ کسی کمتر و حقیرتر به حساب نیاوری ودر مقابل احدی ،ذره ای کرنش نکنی!

نمیخوام بگم باید متکبر و مغرور و سرد باشی ، 

می خوام بگم جسور و پررو و مهربان باش.

بخشنده باش و از احساساتت بخشندگی کن.

از کلمات خوبت به همه هدیه کن.

درگوشه ای کز نکن و خودت را مخفی نکن و ساکت و سرد و عصبی و افسرده نباش.

سرت را بالا بگیر و خوش حال باش ،تولایق خوشحالی هستی.

تو فارغ از مقدار زیبایی که داری ویا موقعیت اجتماعی کم یا پول کمتر و هرچیزی شبیه این ....

تو خوبی .

تو زیبایی ،چون خودتی !

تو خوش شانس و خوشبختی .

پس از امروز سرت بالا بگیر و خوش باش و از همه مهمتر با عزت نفس باش.

۰۷ مهر ۹۹ ، ۰۷:۳۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

چه خوب میشد؟؟

بذارید یک مطلب مهمی را با شما در میان بذارم؛ اگه همه ما آدمهای روی زمین چه مسلمون و چه غیر مسلمون درست رفتار می کردیم چی میشد؟؟

اگه تکلیف مان را با خودمان روشن می کردیم و معلوم می کردیم با خودمان چندتا چندتاهستیم!

ما که مسلمانیم وکلی ادعایمان می شود و چه قدر پز هم میدیم یا الله بگیم چقدر به دینمان عمل کردیم؟؟!

تو که خودتو پیروی علی میدونی !

علی و تو کجا !!

من که ادعا می کنم پیروی محمد رسول الله هستم اون بزرگوار کجا و من کجا!!

مسیحی که خیلی ادعا داره پیروی حضرت مسیح هست 

توی زندگیش چه قدر شبیه مسیح شده است.

یهودی که خیلی سنگ حضرت موسی را به سینه می زنند ،چقدر توانستند موسی گونه زندگی کنند.

🍀🍀🍀

ما داریم در دنیایی از تضادها زندگی می کنیم!

گمشده وجود دارد به نام انسانیت که کمتر کسی پایبند به انسانیتش هست؟

....

۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۲:۲۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مثبت اندیشی ؛خوب یا بد.

مثبت اندیشی رو خیلی خوندم و در موردش فکر کردم و کلی مطلب هم توی وبلاگم گذاشتم ولی می خوام بازهم آپدیتی روی نوشتهای قبلی بذارم.

به نظرم خیلی از ماها مثبت اندیشی رو = بی خیالی می فهمییم ،یا اینکه خدا کنه من اشتباه فهمیده باشم، 

طرف حوصله کار نداره ، می خواد از کار و زندگی طفره بره و اصطلاحا دهن آدمارو ببنده ، کارش رو توجیه می کنه :مثبت اندیشی.

یکی دیگه از مسئولیتش شانه خالی می کنه و بعد بدجوری سرش به سنگ می خوره .در جواب مردم میگه ، من کلا آدم بی خیالیم.

این که نشد مثبت اندیشی ؛

این میشه خام اندیشی !!.

تعریفی که بنده حقیر سراپا تقصیر دارم اینه که ...

باید در زندگی حرکت کنی و توقف توی کارت نباشه ..

مثل دوچرخه سواری باشی که لحظه ای از رکاب زدن نمی ایسته ..

زندگی این جوریه .

باید از تقلا و دویدن لذت ببری .

ما زنده از آنیم که آرام نگیریم 

موجیم که آرامش ما در عدم ماست.

۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۰:۴۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

چقدر ما تنبلیم؟

همه مون می دونیم که تنبلی بده اما همه مون به این حرف عمل نمی کنیم !

دلیلش چیه ؟؟ نمی دونم . شاید این باشه که ما دوس نداریم اذیت شیم .

دوس نداریم از خواب خوش خرگوشی بیدار شیم. کلا با راحتی بیشتر حال می کنیم تا تقلا کردن و جنب و جوش.

واقعا میشه همه چی این قدر راحت شه که ما با راحتی بال و جمعیت خاطر کارامونو انجام بدیم و بعدش موفق شیم و بعدشم  حالشو ببریم ؟!!!

من که نمی تونم جواب قاطعی به این سوال بدم ؛ مثلن بگم نه ! نمیشه !

یا بگم آره چرا نمیشه . این همه آدم که مث آب خوردن پول درمیارن (بعضیاشون هم راحت تر از آب خوردن خوردن پول درمیارن! خب آب خوردن هم زحمت داره دیگه !! باید بلند شی و در یخچالو باز کنی و لیوان بداری و.... اوووه کلی کار داره !!!)

۰۵ مهر ۹۹ ، ۰۷:۴۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هرگز ناامید نشو

هرگز ناامید نشو!!

پر قدرت و با امید حرکت کن ، دنیا منتظر تو است .

از امروز خود ، روزی سرشار از عشق و خوشبختی بساز!

حرکت کن روبه جلو تو می توانی !

تو یک قهرمانی . قهرمان.

خدا با تو است، خدا هیچگاه ولت نخواهد کرد.

 

۰۳ مهر ۹۹ ، ۱۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

احساسات من !

بی مقدمه  بپرم سر اصل مطلب . 

امروز واقعا خیلی به خودم فشار آوردم که احساس خوشبختی کنم...

اما فکر می کنم بیشتر توی منجلاب نا خوشبختی گیر کردم 

واقعا به نظر شما دوستان میشه به زور خوشبختی را کشاند به سمت خود.

شاید بگین بله یا خیر !

اوضاع روحیم توی این روزها خوب نیست .

از یک سوراخ دوبار گزیده شدم. یعنی یک تجربه ای را که نباید تکرار کنم ، تکرار کردم.

ولی من آدمی هستم که آرزو زیاد دارم ؛ خیلی زیاد .

اما نمی دونم در آینده بهشون میرسم یا نه 

اگه بهشون رسیدم مطمئن باشید توی این وبلاگ می نویسم و خبرشو میدم.

ولی آلان اصلا خبری از آن آرزوها که نیست هیچ بلکه  کلی موانع هم دارم  که امکان رسیدن به موفقیت هایم را سد کرده است.

حالا شما دوستان نظر بدین آیا این روش من درست است یا خیر؟

۰۲ مهر ۹۹ ، ۰۷:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

قانون خوشبختی

 در این عالم یک قانون ناشناخته ای وجود دارد ، که منشا خوشبختی هست.

کاری به قانون جذب و کلاهبرداری و اینا ندارم... 

برای استفاده از این قانون هم نیازی تهیه دوره ملیونی هم نیست.

خیلی خیلی ساده بگم ،  اگه در زندگی شاد و با آرامش باشین به طور اتوماتیک این قانون فعال میشه.

برای توضیح بیشتر از این کلمات استفاده کنم...

شاد و شنگول ، توقع بهترینا رو داشته باشین، همه چیو بپذیرین....

مثلا همین امروز به خودم گفتم بیا خوشبختی را تجربه کنم.

سعی کردم از زندگی لذت ببرم ،ظرف یک ساعت باورتان نمیشه اتفاقات عجیب غریبی از نوع خوبش برام اتفاق افتاد.

ممنون از شما که وقت گذاشتین و این مطلب رو خوندید.

به امید دیدار.

علی مردان ریگی.

 غروب سی ویکم شهریور 99

۳۱ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

در زندگی توقع نداشته باش.

یک فصلی از کتاب : خودت را تباه نکن.

آقای گری جان بیشاب ،در این کتاب حرف خیلی خوبی می گوید ؛به اذعان خودش این حرف با ذائقه غربی اش نمی خورد ولی حرف درستی است.(در فرهنگ دینی و اسلامی ما وجود دارد)

در این فصل از کتاب ابتدا رنج هایی را بر می شمارد که ناشی می شود از توقعاتی که ما پیشاپیش داریم،در مورد همه چی؛

از کسب و کاری که راه می اندازیم تا ارتباط و.....

آخرش به طور جمع بندی میگه:

در زندگی توقع  موفقیت یا شکست نداشته باش و در لحظه حال زندگی کن.

به نظر من این نکته پازل جا افتاده خیلی از کتاب های انگیزشی موفقیت است.

امیدوارم خودتان این فصل را عمیق بخوانید واگر هم بامن موافق نبودید ،می توانید در کامنت ، بیان کنید .

چون من توقع هر نظری رو دارم.

علی مردان ریگی.

بیست و هشت شهریور 99

۲۸ شهریور ۹۹ ، ۱۰:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چگونه کتاب بخوانیم ؟؟

...من وقتی چیزی می خوانم، درواقع نمی خوانم.

جمله ای زیبا را به دهان می اندازم و مثل آب نبات می مکم ،یا مثل لیکوری می نوشم ، تا آنکه اندیشه ،مثل آب در وجود من حل شود،

تا در دلم نفوذ کند ودر رگ هایم جاری شود وبه ریشه هر گلبول خونی برسد.

)تنهایی پرهیاهو)

۱۰ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خواب شیرین

امیدوارم که هیچگاه غبار غم به خاطر عاطرتان ننشیند چون درون آدمی می تواند کوره آتش فشانی باشد که مدام می سوزد؛ و کینه های خوابیده در اعماق وجودتان ؛آتش آن را زنده نگه دارد و شعله ور سازد.

این آتش ویرانگر ، شکوفه های نورس امیدرا خاکستر می کندودرختان قد کشیده و قدیمی مهربانی و عشق را به تنه های ی سوخته و سیاه کینه و غم تبدیل می کند.

پس تا می توانید در سرزمین حاصل خیز قلبتان ، نهال عشق و صمیمیت و امید بکارید.

و نسیم پر مهر آن را بگذارید که حال و هوای دلتان را تازه کند.

گاهی این نسیم می تواند ذرات کشنده نفرت را با خودش به همراه بیاورد.

باید حصار حفاظتی محکمی از درختان درهم تنیده را دور بهشت قلبتان بکشید تا مبادا شیطان غم وارد آن شود واز زندگی در بهشت به زندگی در درون محنت کده فروآیید.

و به یک باره ، سایه خنک درختان پر از میوه و جوی های آب گوارا تبدیل به رویایی شیرینی می شود که تازه از خواب آن برخواسته اید.

وزندگی واقعیتان را شبیه کابوسی تلخ می بینید و هزاران بار آرزو می کنید که دوباره به آن خواب شیرین  برگردید اما افسوس که محال است...

آیا دوست دارید زندگی تان به همان شیوه خواب خوش ادامه پیدا کند ؟

پس ذهنتان را بپایید و خوش باشید چون ذهنتان می تواند زندگی تان را تبدیل به بهشت زیبا یا جهنم طاقت فرسا کند.

به یاد داشته باشید.

تا زمانی که ذهنتان زیباست ، زندگی تان هم زیبا خواهد شد .

علی مردان ریگی.

۰۹ شهریور ۹۹ ، ۱۵:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰