دیروز بعد از ظهر حوالی ساعت 4بعد از ظهر بود که سخت مشغول کارهای خودم بودم و اصلا حوصله سر خاراندن هم نداشتم، شبکه پویا طبق روال همیشگی برنامه داشت و بچه های من با ولع مشغول تماشا. کارتونی در حال پخش بود نمی دونم دقیقا اسمش چی بود ولی اسب رو من می توانستم توش ببینم، حالا بگذریم  در این حین ناگهان حرفی شنیدم که زلزله هفت هشت ریشتری در درونم به پا شد .

حرف این بود(نقل به مضمون)  : 

تنها راه شکست دادن ترس ، مواجه شدن با آن است و اگر اجازه جولان دادن به ترس بدید کل روح و روان تان را می گیرد.

با شنیدن این دیالوگ کاملا منقلب شدم و دیوانه وار هجوم بردم به ترس و کارهای عقب مانده ام از تماس های کاری تا ملاقات فرد و خرید و فروش.

خلاصه میشه گفت انسان حتی با شنیدن یک حرف در زمانی که بهش نیاز دارد متحول بشه و مثل موشک آدم به جلو بره .....