مثبت اندیشی رو خیلی خوندم و در موردش فکر کردم و کلی مطلب هم توی وبلاگم گذاشتم ولی می خوام بازهم آپدیتی روی نوشتهای قبلی بذارم.
به نظرم خیلی از ماها مثبت اندیشی رو = بی خیالی می فهمییم ،یا اینکه خدا کنه من اشتباه فهمیده باشم،
طرف حوصله کار نداره ، می خواد از کار و زندگی طفره بره و اصطلاحا دهن آدمارو ببنده ، کارش رو توجیه می کنه :مثبت اندیشی.
یکی دیگه از مسئولیتش شانه خالی می کنه و بعد بدجوری سرش به سنگ می خوره .در جواب مردم میگه ، من کلا آدم بی خیالیم.
این که نشد مثبت اندیشی ؛
این میشه خام اندیشی !!.
تعریفی که بنده حقیر سراپا تقصیر دارم اینه که ...
باید در زندگی حرکت کنی و توقف توی کارت نباشه ..
مثل دوچرخه سواری باشی که لحظه ای از رکاب زدن نمی ایسته ..
زندگی این جوریه .
باید از تقلا و دویدن لذت ببری .
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آرامش ما در عدم ماست.
دنیا راهه. راه برای رفتنه نه توقف نه مانع شدن سر راه رهروان دیگه
کار ما حرکته، وجود ما ترکیب ما حرکت زاست با تنوع هم نمی سازد فقط تحرک.
پس اگر بمانیم هم می گندیم هم می گندانیم که دنیا دنیای ارتباطات است آن هم ارتباطی پیوسته و پیچ در پیچ...