چند روز تعلل و پشت گوش انداختن باالاخره به خیر و خوشی تموم شد حالا چه جوری ؟؟!

دیروز بعد از ظهر حوالی ساعت 4بعد از ظهر بود که سخت مشغول کارهای خودم بودم و اصلا حوصله سر خاراندن هم نداشتم، شبکه پویا طبق روال همیشگی برنامه داشت و بچه های من با ولع مشغول تماشا. کارتونی در حال پخش بود نمی دونم دقیقا اسمش چی بود ولی اسب رو من می توانستم توش ببینم، حالا بگذریم  در این حین ناگهان حرفی شنیدم که زلزله هفت هشت ریشتری در درونم به پا شد .

حرف این بود(نقل به مضمون)  : 

تنها راه شکست دادن ترس ، مواجه شدن با آن است و اگر اجازه جولان دادن به ترس بدید کل روح و روان تان را می گیرد.

با شنیدن این دیالوگ کاملا منقلب شدم و دیوانه وار هجوم بردم به ترس و کارهای عقب مانده ام از تماس های کاری تا ملاقات فرد و خرید و فروش.

خلاصه میشه گفت انسان حتی با شنیدن یک حرف در زمانی که بهش نیاز دارد متحول بشه و مثل موشک آدم به جلو بره .....

 

سادیسم زیبا

درد موفقیت را دوست دارم، سادیسم خوشایندی است.به من دوپامین و سروتونین و اکسی توسین را یکجا  میدهد در عوض هم کلی رنج و زحمت دارد

یادم است من در دوران دانشجویی این سروده را همیشه با خودم زمزمه می کردم: 

Good ,better, best 

Never never,rest 

Untill your better best             

اگر بخواهم آپارتمان موفقیت را توضیح دهم ؛فونداسیونی دارد به نام تلاش و ستون هایی دارد به نام استمرار و پنجره هایی دارد به نام انعطاف....

اگر موفقیت را به اتومبیل تشبیه کنیم ؛ گازی دارد به نام تلاش و تفکرو احتیاطی دارد به نام ترمز و....

خلاصه می توان موفقیت را به هر چیزی تشبیه کرد ( اابته قبول دارم که دکتر انوشه خیلی قشنگ توضیح می دهد)

 

 

 

 

 

 

 

تخیل

 

 

​​​​​​من درون سنگ، فرشته ای می بینم و سپس با قدرت خودم آن را بیرون می کشم.  ​​​ (میکل آنژ)

تخیل چیست؟ ( احتمالا به یاد صدای زنده یاد پرویز بهرام افتادید!) این هم تعریف تخیل:

 https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AE%DB%8C%D9%84

تخیل، ریشه خیلی از موفقیت های انسان است.

ناپلئون هیل در کتاب ( سوپر کتاب!)  «قانون موفقیت» هر فصلی را با این جمله شروع می کند:

«هرچه را که بتوانید تصور کنید، می توانید به دست آورید».

​​​​​​

احمق باشید در بهشت برندها

سالها پیش کتابی به این عنوان خریده بودم ؛نویسنده اش یک آقای ایتالیایی بود؛ خالق برند دیزل بر خلاف اسمش که قاعدتا در مورد پتروشیمی و نفت باشد در زمینه پوشاک فعالیت می کند. ایشون معتقد است باید تفاوت ایجاد کرد ؛اسم برند پوشاک را دیزل گذاشت و شلوار های جین باید پاره و پوره باشند. در اول امر وقتی این ایده را مطرح ساخت با مخالفت همکارانش مواجه شد و به قول خودش این قدر احمق بود که به حرف های آنها گوش ندهد.

چون بحث از ایتالیا شد بد نیست که کمی از موفقیت ایتالیا هم بگوییم. 

همانطور که می دانید ،ایتالیا کشور توسعه یافته ای است که در مورد خلق برند های لوکس حرف برای گفتن و آثار شگفت انگیزی برای دیدن دارد. 

در صنعت اتومبیل برندهای غولی مثل لامبورگینی و فراری و مازراتی و آلفا رومئو ..

و کلی برند لوکس در مورد پوشاک و اکسوسوری و جواهرات و موتور سیکلت وحتی برند تیک تاک مال خودشون است.

 

 

در ستایش ریسک .

منتظر کامل بودن نباشید تا اقدام کنید؛ اقدام کنید تا کامل شوید.اینقدر نگویید که من ایدهآل گرا هستم و منتظر می شوم تا کارهایم پخته شود؛ متاسفانه شما جگر موفقیت را ندارید.موفقیت جرئت و جربزه می خواهد .موفقیت دل می خواهد.

در فیلم anather round دیالوگی است که واقعا من را پس انداخت از بس که کوبنده بود.

می گفت : شاید با ریسک کردن پولی از دست بدهی ولی اگر  ریسک نکنی شخصیتت را از دست می دهی .

 

تعریف من از ثروتمندی؛ تازه از تنور درآمده است!.

در مورد آدم پول دار و ثروتمند تعاریف متعددی گفته شده و شاید در آینده گفته شود!.

من فکر نمی کنم کسی که با جان کندن پول در می آورد آدم پول داری باشد.

بازهم من فکر نمی کنم کسی که کارش شبیه قمار است و با یک شکست کل آورده مالی عمرش برباد می رود ، پول دار باشد.

من فکر نمی کنم کسی که وقت خاراندن سر نداشته باشد و نمی تواند وقتی برای استراحت و کارهای شخصی داشته باشد ، ثروتمند باشد.

بنابر این تعریف من از آدم پولدار تقریبا مشخص گردید.

آدم پول دار کسی است که بتواند با راحتی بال و آرامش خاطر کارهایش را به پیش ببرد و پول دربیاورد. فردی که می تواند از زندگیش لذت ببرد و کار مورد علاقه اش را انجام دهد ...

 

با کلمات بازی نکنیم.

بعضی از چیزها موقعی که با الفاظ رنگ و لعاب دار گفته شود معیوب نیستند اما وقتی که شکافته شوند و احتمالات مختلف آن بیرون کشیده شوند،زشتی آن بر ملا می شود.

مثال های مختلفی برای توضیح مطلب بالا وجود دارد.

یکی از واضح ترین ها برای فهم این قضیه نکاح موقت است.

برای اینکه قباحتش را بکاهند چنین می کویند چه اشکالی دارد که ازدواج دارای زمان باشد و با گذشت زمان خود به خود منقضی گردد.

حالا احتمالات بدش اینه :

اگر خانمی بخواد دکان صیغه گری هر مشتری 15 دقیقه راه بیاندازد!.

هر مردی که از کنار زنی رد بشود و هوس کند فقط زن شوهر دار نباشد در خلوت بروند!

طبق این جواز هرزنی می تواند در خانه اش تبلیغات راه بیادازد و هر خیابان پر از فاحشه خانه محوز دار دینی شود.

.....و کلی از این احتمالات عجیبی که عرق بر جبین هر انسانی می گذارد..

پس هیچ وقت با کلمات بازی نکنیم.

 

مثبت اندیشی سمی یا سیاه نمایی خوب؛ مسئله این است.

خیلی از ماها به غلط  اعتقاد داریم که باید همیشه از شرایط خوب بگوییم و از اینکه همه چیز گل و بلبل است!. اما آیا واقعا این روش درستی است؟ و آیا کسی از این رهگذر به موفقیت رسیده است؟.

اما نکته ای که من به آن رسیده ام این است : 

ما یک نوع سیاه نمایی خوب داریم. خیلی از افراد موفق موقع حرف زدن واقعا سیاه نما هستند؛ چون این خودش رمز موفقیت است.

یادتان هست که دونالد ترامپ با اینکه فرد موفقی است چطوری موقع سخنرانی از شرایط بد امریکا می گفت و حتی طبق نظر تحلیل گران خیلی زیادی سیاه نمایی می کرد.

بدبینی زیادی و به طور مثبت نقش یک حفاظ را برای انسان دارد.

به نظر من تا می توانید بدی ها را ببینید و به دنبال برطرف نمودنشان باشیم‌.

من فکر می کنم به غلط در جامعه ما جا افتاده است که نباید سیاه نمایی کنید .

اتفاقا باید تا می توانید سیاه نمایی کنید!! تا عیوب و نواقص خودش را نشان دهد.

 

 

آدم های بد شانس هم گاهی خوش شانسی می آورند

 

خانم سوزان کین که خودش یک درون گرای قهار است آمده تا ثابت کند که درون گرایی قدرت زیادی دارد.https://www.ted.com/talks/susan_cain_the_power_of_introverts/transcript?language=fa

فکر می کنم که خیلی حق با خانم سوزان کین هم نباشه و به قضاوت خوانندگانم احترام می ذارم.

به نظرم گفته آقای ریچارد وایزمن درسته که برون گرایی بیشتر منجر به خوش شانسی میشه..

با این وجود هم نمیشه زیاد روی شانس زیادحساب باز کرد و به جاش روی تلاش و توکل فوکوس کنید چون در زندگی روزه مان می بینیم که حتی افراد سوپر موفق هم بد شانسی های وحشتناکی می آورند و ( افراد بدشانس هم گاهی خوش شانسی می آورند). 

تکه آخر جمله بالا بخشی از دیالوگ فیلم بهترین فروشنده است که در موقع جمله سازی و نوشتن یادم آمد . این هم قدرت خوش شانسی .! .اما شانسی که نتیجه تلاش و دانسته های قبلی من است.

 

 

 

 

دیالوگ راهبه در فیلمsound of music

در فیلم صدای موسیقی، راهبه  دیالوگ به یاد ماندنی داره که  میگه: 

( من موقع ناراحتی به چیزای خوب فکر می کنم ).

  When i sad i think to foveret thinghs.

 

موقع نارحتی اصلا زمان  خوبی برای حل مسئله (Problem Solving) نیست . زمان مناسبی برای حلاجی گرفتاری های روزه مره نیست. 

ناراحتی مثل ویروسی تمام سیستم مغز را آلوده می کند و اجازه نمیده مغز خوب کار کنه .

مثل آتیشی که توی جنگل افتاده باشه نمیشه جلوشو گرفت ..تنها کاری که توی اون موقع میشه انجام داد ریختن سطلی آب روی آن است.

زندگی مثل تصاویر معماگونه ای می ماند که هر کسی یک چیزی در آن می بیند.

اگر شما خوشحال باشید یک تصویر خوشایند می بینید و اگر ناراحت باشید در همان تصویر چیز ناخوشایندی می بینید که من بهش می گویم  (انعطاف روانی) .

این کلمه انعطاف روانی را  خودم اختراع کرده ام  نه مال فروید است و مال اریک فروم ونه  مال کارل یونگ ...  این اصطلاح مال علی مردان ریگی می باشد.