روزمرگی،  به تنهایی می تواند یک موجود قدرتمندی مثل انسان را نابود کند و می تواند از درون متلاشی کرده و تبدیل به پوکه خالی و بی ارزشی کند .

اما چطوری باید بفهمیم که دچار ویروس روزمرگی شدیم ؟ در جواب باید بگویم که همه مان خوب می فهمیم و کمتر کسی در هزاره سوم بی خبر از درد دوران کنونی "روزمرگی" است.

یک نکته کوچولو اینجا وجود دارد و آن اینکه نباید برای فرار از این درد دچار خودفشاری شدید بشیم.

به نظر من هیچ چیز به اندازه خلوت با خود حال آدم رو در چنین مواقعی جا نمی آورد.

باید از دل این سکوت ، ایده بکشید بیرون. هرچه بیشتر ، بهتر. 

به نظرم باید حتی در چنین زمانهایی باید امیدوار بودوگرنه در مواقعی که از شادی به هوا می پریم و همه چی وفق مراد ما می چرخد که نیاز به امیدواری نیست!!.

خوش باشید با روزمرگی هاتان.

دوست شما " علی مردان"