کتابی امروز خواندم ، به این عنوان : از خواندن تا نوشتن ؛ چهار بار پشت سرهم خواندمش .
این کتاب ،نوشته خانم پازوکی است (نویسنده صاحب سبک و توانا ) بعد از خواندن این کتاب ، متوجه خیلی چیزها شدم ، از اینکه تقریبا ، نوشته های من خارج کادر است و وادارم کرد که بهتر و پخته تر بنویسم - بگذارید از محتوای کتاب ، چیزی نگویم تا خود شما عزیزان ،قبول زحمت کرده و کتاب را مطالعه کنید - بابت تعهدی که به نوشتن دارم ، روزانه ،مطلبی را در وبلاگ بگذارم .
برداشت هایی از کتاب فوق :
*نویسندگی برخلاف خواندن ، عملی تولیدی ست که از کل به جزء حرکت می کند ؛به این معنا که نویسنده با داشتن یک طرح کلی از موضوع ، اقدام به پاراگراف سازی می کند و سپس جمله بندی و در نهایت نظم لفظی و محتوایی را انجام می دهد.
* انسجام معنایی باید در متن وجود داشته باشد.
* انسجام لفظی و انتخاب کلمات مناسب و جذاب و هماهنگ .
* یک دست بودن متن کتاب .
* در مورد پاراگراف سازی ، خانم پازوکی ، نکاتی یادآوری می کند از جمله" بند مقدمه"
بند مقدمه ؛ حال و هوای آغاز مطلب است و باید دارای جذابیت باشد ؛ سپس "پاراگراف های کمکی" باید نقش آفرینی کنند!.
از لحاظ محتوایی می باید ،پاراگراف ها مسیر منطقی را بپیمایند واز پراکنده نویسی و آوردن مطالب غیر مرتبط خودداری شود.
* جمله اول پاراگراف "موضوع پاراگراف " را تعیین می کند .
♡♡♡♡♡
{ برداشت شخصی من از کتاب نویسی}
من فکر می کنم نوشته خوب ، نیاز جامعه ماست ؛ وهرچه که تعداد قلم به دست بیشتری در میان ما باشند ، فرهنگ بهتری در همه زمینه ها خواهیم داشت.
....
ذهن خالی و معده خالی ، سروصدای زیادی ایجاد می کنند !. ولی اگر چنانچه ، تغذیه کافی بشوند از تولید صداهای ناهنجار باز می ایستند !. واین قصه همیشگی ، همیشه ادامه دارد. معمولا در مجالس عمومی کسی که زیاد حرف می زند و تقریبا در مورد تمام مسائل بشری دیدگاه خاص خودش را دارد ؛ بی مطالعه ترین - جمله بندی خودم - آدم جلسه هست. والبته وانمود می کند که از مباحث پیچیده الگوریتم ریاضی تا شکافتن اتم و نظریه "نسبیت" و "a=mc2" صاحب نظر است ؛ با این توضیح کاملا مبرهن می شود که این آقا در مباحث نظری و جامعه شناسی و سیاست واقتصاد، اگر نگوییم در جهان، در کشور ، کارشناس درجه 1 است!.
اگر به جای این همه "کبابسرا" کتابسرا " داشتیم ! ، الآن شرایط ما این نبود.
♡♡♡♡