...من وقتی چیزی می خوانم، درواقع نمی خوانم.

جمله ای زیبا را به دهان می اندازم و مثل آب نبات می مکم ،یا مثل لیکوری می نوشم ، تا آنکه اندیشه ،مثل آب در وجود من حل شود،

تا در دلم نفوذ کند ودر رگ هایم جاری شود وبه ریشه هر گلبول خونی برسد.

)تنهایی پرهیاهو)