اشتراک گذاری ایده ها و تجارب و نگرش ها

هیچ وقت روش خودرا تغییر ندهید!

وقتی یک روش و شیوه ای را به عنوان شیوه درست انتخاب نمودید ، دست از تردید و دودلی بردارید و این مسیرا را این قدر ادامه دهید که به نتیجه برسد.

هر روش خوب و عالی اگر با ذهنیتی متزلزل انجام شود ، موفقیتی به بار نمی آورد.

دنیا پر از روش موفقیت است و میشود گفت که به تعداد آدمهای روی زمین ، روش موفقیت وجود دارد؛ اگر شما روشی را انتخاب کردید ، ممکن است فردا روش بهتری پیدا کنید.

پیشنهاد من این است شما همان شیوه قبلی را با قدرت ادامه دهید !

چون اگر هر روز شیوه عوض کنید ، این عوض کردن عادت شما می شود و سنگ روی سنگ بند نمی شود.

وقتی با یک راهبرد فردی عادت می کنید و برای شما جا افتاده شود ، بهتر از آن نتیجه می گیرید.

 

۱۴ آذر ۹۹ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سخت کوشی

شاید دوستان با کلمه "سخت کوشی" آشنا باشند اما کمتر افرادی هستند که با حقیقت سخت کوشی آشنایند .

وقتی این کلمه را می بینیم به یاد شکست های مان می افتیم و از روزهایی ،خاطره هایی برای مان تداعی می شود که بخاطر نداشتن این خصیصه ، کلی عقب افتادیم.

البته نمی گویم که فقط سخت کوشی آدم را موفق می کند اما هیچ موفقیتی بدون سخت کوشی به دست نیامده است.

سخت کوشی یا قدرت ادامه دادن و تاب آوردن از مهمترین فاکتورهای کسب هرگونه موفقیت است.

سخت کار کردن و به طرز دیوانه واری سخت کار کردن و باز هم ادامه دادن این دیوونگی شما را به موفقیتی می رساند که کسی در خواب و خیالش هم ندیده است.

اگر زمانی که انجام هیچ کاری برای تان سخت نبود و از از انجام هرگونه کار سخت و طاقت فرسا ،استقبال نمویدید و اگر با اشتیاق سختی هارا به آغوش کشیدید ...

شما حتما موفق می شوید.

 

۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رقابت در جهان پر از رقابت.

در این جهان وانفسا، باید خیلی عشق بورزید ؛ منظورم عشق و عاشقی نیست ، خیر منظورم عشق بی نهایت به رقابت است.

از هر کسی باید بهتر باشید و بهتر دیده شوید .

نظر دیگران را همین جا در ذهن تان چال کنید .

یادتان باشد باید شاد و شکر گذار باشید .

سمبل تحرک و تداوم بوده و پیشران موفقیت دیگران باشید.

۰۷ آذر ۹۹ ، ۲۱:۳۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جربزه و جنم داشته باشین!.

یکی از وظایف انسانی ما داشتن جنم و جربزه است؛ حالا جنم و جربزه چیست؟ طبق تعریف خود من "جربزه یعنی جسارت انجام .

و تعریف دیگرش این است که مردم روی حرف شما حساب کنند.

و تعریف باحال دیگرش اینه که مردم شمارا جدی بگیرند !. 

بتوانید عرض اندام نموده و سری در میان سرها در بیاورید.

کاری کنید که توانا دیده شوید و از بادی لانگویج شما صدای ابهت بیاید.

با تمرین ، هرکاری امکان پذیر است ، فقط به اندازه خیلی زیاد تمرین و مداومت داشته باشید و هزار البته هیچ وقت ناامید نشوید.

 

۰۲ آذر ۹۹ ، ۱۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

بدون رو دروایستی با خودت روبرو شو!

در این نوشته مطلب مهمی را می نویسم ...

در مورد خود است ؛ در مورد ضعف های ماست.عموما ما با خود واقعی روبرو نمی شویم یعنی نمی پذیریم که ماهم می توانیم عیبی داشته باشیم !. 

دقیقا مشکل خیلی از ما از همین جا شروع می شود ، توان مواجه شدن و پذیرفتن عیوب و کاستی های ما بخش مهمی از پروسه رشد و توسعه شخصیتی ماست که بی توجه از کنارش رد می شویم.

منظورم اینه که دید واضحی نسبت به کاستی هایمان داشته باشیم .

وصد البته از ادامه دادن ، خسته نشویم و تا می توانیم فعالیت های دامنه دار و ادامه دار داشته باشیم .

در زمینه اهداف، بر اساس استراتژی چشم انداز مدار حرکت کنیم.

 

 

۰۲ آذر ۹۹ ، ۰۹:۴۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

کتاب و کتابخوانی

کتاب یعنی زندگی و تا حالا کسی نگفته است که کتاب خواندن کار بی خودی است.خیلی ها خوره رمان اند و بعضی ها هم عاشق کتاب های روان شناسی - زرد- اند. البته به نظر من مغز این آقایانی که چنین نظری دارند "زرد" است.عده ای هم فکر کردن را دوست دارند چه با کتاب و چه بی کتاب - خود من از این دسته آدمها ، هستم.قرار نیست که کتابها بجای ما فکر کنند و تصمیم گیری کنند ؟ دیگه اینقدر راحت طلب - مودبانه گفته ام - نباشیم.بعضی ها مثل ... بار کتاب زیادی دارند اما دریغ از یک جو " فکر " . قرار است که کتابها ، دریچه ذهن مارا باز کند و دنیای متفاوتی از ایده و خلاقیت و جهان بینی بروی ما بگشاید. آیا مطالعه کردن فایده ای هم دارد ؟ بله ، خیلی هم بله . البته نه هر کتابی و نه هر زمانی ؛ مثل اینکه بخوایی شب امتحان ، " جنایات و مکافات" بخونی ؟.حتی من معتقدم که انتخاب کتاب خوب که خارج از برنامه تون باشد ، بازهم مضر است. اول باید هدفت و برنامه ات مشخص باشد بعدش خواستی مطالعه کن. بدترین کار دنیا : بدون برنامه وارد کتابخانه عمومی بشوید و بدتر از آن اینکه به نمایشگاه کتاب بروید ؟ .گاهی اگر به یک سطر عمیق باشیم و در موردش فکر کنیم و راهکار عملی و اجرائی بیابیم و در مورد انجامش فکر کنیم ، به اندازه خواندن کتاب تاثیر دارد. "تندخوانی" خوب است اگر هدف از  آن فقط تمام کردن کتاب نباشد!. البته با سریع خواندن موافقم ؛ چون اگر محتوا خوب باشد ، چیز بیشتری یاد می گیرید و اگر بد و بی فایده باشد ، عمرتان ، تلف نخواهد شد.

۰۱ آذر ۹۹ ، ۲۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

حس و حال امروزم...

.من در تنهایی این روزهایم ، با عناصر اصلی موفقیت زندگی کردم ؛ عناصری مثل "تحرک" و "سرعت" و " خوش بینی " و... .بیشتر از همه، روی "مهارت و سرعت "  تمرکز کرده ام ؛ فکر می کنم که شالوده زندگی روی تلاش ما بنا شده است. "اراده و جدیت و سخت کوشی و یادگیری " واژگان آشنای این روزاهای من است. بدترین بیماری دوران ما چیزی جز " بی کاری " نیست. حماقتی بالا تر از این نیست که کار و شغلی "احمقانه " پنداشته شود!. شادی که در چشمان کارگر مشغول به خدمت و با نشاط دیده می شود را هرگز نمی توانید در وجود فرد بی کاری که چشم به "میز و صندلی" دوخته است در حسرت مقامی ، می سوزد،  ببینید!.

۳۰ آبان ۹۹ ، ۱۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دست و پا زدن، خوب است !.

عنوانی را که امروز در ذهنم کاویدم، "دست و پا زدن " بود. قبول دارم که این اصطلاح، تداعی خوبی، روی ذهن ندارد؛ چون در سابقه ذهنی ما، دست و پازدن، یعنی : "شکست خوردن" و " فلاکت " ، ولی من بار معنایی جدیدی بهش می دهم و آن هم " کوشیدن و خسته نشدن" است.

گاهی باید دست و پا زد ولی تسلیم اهریمن ماامیدی نشد . می پذیرم که از این حرفم ، بوی کلیشه ای بودن  و شعار زدگی می آید ؛ خوب ! ،بازار شعار هم خیلی داغ است اما بشخصه اعتقادی به "شعار" - " شعور" ندارم !.

بنابر این ، برای حرف خودم ،کلی داکیومنت و اسناد دارم ؛ همه ما اگر به حافظه ذهنی و تاریخی ما رجوع کنیم ، گذشته با ما حرف می زند !.

بازهم نمی خوام زیادی "نستالژی " باشید و در کوچه های کاه گلی، بچرخید! ؛ همه افرادشکست خورده، می توانستند ، شکست نخورند، اگر جور دیگری می اندیشیدند و جور دیگری ، کار می کردند ؛ فقط کافی بود که " دست و پا می زدند !.

 

۲۵ آبان ۹۹ ، ۱۶:۱۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

هرس کردن باغ ذهن.

گاهی ذهن و فکر ما درگیر قضایای مختلف می شوند و این پراکندگی ،اجازه درست فکر کردن و تصمیم گرفتن را از انسان می گیرد.

برای "جمع وجور" فکر کردن باید جمع و جور باشیم. بار اضافه را از دوش پایین بگذاریم .

به خودم اجازه نمی دهم که "نصیحت پراکنی" کنم ولی چون اولین مخاطب ، خودم هستم ، می توانم راحت تجربه هایم در هم بیامیزم و ما حصل آن شاید نکته ای برای گشودن گره ای در زندگی باشد. - انشاء الله -.

برای فکر کردن ،باید خیلی تلاش کرد و برخلاف باور نادرست خیلی ها که فکر را امری انتزاعی می دانند ؛ من نظرم این است که فکر کردن ،امری بدنی و فیزیکی هم است.

باید خیلی عرق ریخت و جان کند تا فکر درست ، به دست بیاد.

 

۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۳:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

لج باز باشید.

کله شقی و لجبازی و یک دندگی در ادبیات جامعه شکست خورده بد است اما در ادبیات موفقها، کلید واژه های خوشبختی اند.

روی حرف تان بمانید ،شما می توانید ،صدها نفر و هزاران آدم تونسته اند!.

 

تا عاشق دیدگاه انگیزشی نباشید ،هرگز موفق نخواهید شد .

دلیل موفقیت ابر موفق ها ،انگیزش است.

لطفا به حرفای آدم های منطقی و شکسته خورده گوش ندهید.

نه تنها از شکست نترسید بلکه عاشق شکست باشید !.

شما ذاتا و از لحاظ ژنتیکی موفق ،خلق شده اید.

شک نکنید و معجزه اش را ببینید.

۲۳ آبان ۹۹ ، ۱۵:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰