اشتراک گذاری ایده ها و تجارب و نگرش ها

۲۳ مطلب با موضوع «حرف حساب» ثبت شده است

هیچ وقت روش خودرا تغییر ندهید!

وقتی یک روش و شیوه ای را به عنوان شیوه درست انتخاب نمودید ، دست از تردید و دودلی بردارید و این مسیرا را این قدر ادامه دهید که به نتیجه برسد.

هر روش خوب و عالی اگر با ذهنیتی متزلزل انجام شود ، موفقیتی به بار نمی آورد.

دنیا پر از روش موفقیت است و میشود گفت که به تعداد آدمهای روی زمین ، روش موفقیت وجود دارد؛ اگر شما روشی را انتخاب کردید ، ممکن است فردا روش بهتری پیدا کنید.

پیشنهاد من این است شما همان شیوه قبلی را با قدرت ادامه دهید !

چون اگر هر روز شیوه عوض کنید ، این عوض کردن عادت شما می شود و سنگ روی سنگ بند نمی شود.

وقتی با یک راهبرد فردی عادت می کنید و برای شما جا افتاده شود ، بهتر از آن نتیجه می گیرید.

 

۱۴ آذر ۹۹ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هیجان و خوشبختی

امروز  هم مثل همیشه ، وارد سایت http://time.ir شدم تا تاریخ روز را استحضار داشته باشم ؛ جمله ای که در بالای سایت قرار داشت برای من قابل توجه بود ؛ نوشته بود " وقتی خودرا از زیستنی پرشور و چابکانه ... برحذرداریم ، به دلیل هستی در خواب مانده وبه عبارت دیگر زندگی نازیسته درونمان، احساس گناه می کنیم."

زندگی بدون تحرک و تکاپو به نظرم ارزش زیستن ندارد و افراد آرام و بی دغدغه ، اصلا زندگی نمی کنند.... 

جملاتی بود که در ذهنم رژه می رفت و در موردش ، با خودم کلنجار می رفتم. 

در زندگی خودم  - از خودم مثال می زنم ، شمارا نمی دانم - دو سبک زندگی دارم ؛ یکی اینکه آرام و ریلکس  و کم حرف و افسرده باشم !.

وراه دیگرش هم اینه که شاد و سرحال و پرحرف و با هیجان باشم ، البته خودم دومی را بیشتر دوست  دارم.

گاهی مواقع ،ما آموخته ایم  - به طور ناخودآگاه - که ضعیف و رنجور باشیم بدون اینکه حتی خودمان متوجه باشیم.

جالب است که موقعی سطح انرژی مان را بالا می بریم ، قدرت های درونی ما به طرز چشم گیری افزایش پیدا می کند و سرعت پردازش اطلاعات درذهن ما ، خارق العاده می شود .

در فیلم "نامحدود " همین قدرت درونی انسانها البته با کمی اغراق  نمایش داده شده است . 

جمله ابتدایی که نقل کردم ، تمام این مفاهیم را برای من تداعی کرد و مارا به پر شور و چابک بودن دعوت کرد . و این مطلب را هم افزود که اگر ماچابک و سرزنده نباشیم ، احساس گناه می کنیم !.

گاهی برای همه ما پیش آمده است که افسرده بوده باشیم و در ضمن آن  احساس مبهم عذاب وجدان را هم داشته باشیم.

وقتی که ما خودرا در سطح پایینتری از توانایی واقعی خود می دانیم و احساس می کنیم که ما می توانستیم ، بهتر از این هم باشیم ولی،نیستیم دچار عذاب وجدان می شویم و خودرا مقصر قلم داد می کنیم. 

 

 

۰۵ آبان ۹۹ ، ۱۰:۰۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امروزی کتابی خواندم ؛ چه کتابی!

کتابی امروز خواندم ، به این عنوان : از خواندن تا نوشتن ؛ چهار بار پشت سرهم خواندمش .

این کتاب ،نوشته خانم پازوکی است (نویسنده صاحب سبک و توانا ) بعد از خواندن این کتاب ، متوجه خیلی چیزها شدم ، از اینکه تقریبا ، نوشته های من خارج کادر است و وادارم کرد که بهتر و پخته تر بنویسم - بگذارید از محتوای کتاب ، چیزی نگویم تا خود شما عزیزان ،قبول زحمت کرده و کتاب را مطالعه کنید - بابت تعهدی که به نوشتن دارم ، روزانه ،مطلبی را در وبلاگ بگذارم .

برداشت هایی از کتاب فوق :

*نویسندگی برخلاف خواندن ، عملی تولیدی ست که از کل به جزء حرکت می کند ؛به این معنا که نویسنده با داشتن یک طرح کلی از موضوع ، اقدام به پاراگراف سازی می کند و سپس جمله بندی و در نهایت نظم لفظی و محتوایی را انجام می دهد.

* انسجام معنایی باید در متن وجود داشته باشد.

* انسجام لفظی و انتخاب کلمات مناسب و جذاب و هماهنگ .

* یک دست بودن متن کتاب .

* در مورد پاراگراف سازی ، خانم پازوکی ، نکاتی یادآوری می کند از جمله" بند مقدمه"

بند مقدمه ؛ حال و هوای آغاز مطلب است و باید دارای جذابیت باشد ؛ سپس  "پاراگراف های کمکی" باید نقش آفرینی کنند!.

از لحاظ محتوایی می باید ،پاراگراف ها مسیر منطقی را بپیمایند واز پراکنده نویسی و آوردن مطالب غیر مرتبط خودداری شود.

* جمله اول پاراگراف "موضوع پاراگراف " را تعیین می کند .

♡♡♡♡♡

{ برداشت شخصی من از کتاب نویسی}

من فکر می کنم نوشته خوب ، نیاز جامعه ماست ؛ وهرچه که تعداد قلم به دست بیشتری در میان ما باشند ، فرهنگ بهتری در همه زمینه ها خواهیم داشت.

....

۲۹ مهر ۹۹ ، ۲۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

شجاعت

در زندگی ،جسارت داشته باش.اگر جسور نباشی ، زیر پا له می شوی و اگر ترس در وجودت ریشه زد ، برای همیشه سرنوشت تو با پستی ها گره خواهد خورد.

از انسان های اطرافت ننال و - وحتی از آنان سپاسگزار باش ، بابت اینکه به تو بی محلی کردند - چون تورا با این حقیقت بزرگ آشنا ساختند " که باید خودت دست بجنبانی "

هیچ وقت نباید بخواهی که شرایط برایت آسان شود بلکه بخواه ، شرایط آنگونه که باید باشد ، باشد. 

۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خود سر باشم یا سر به راه !؟

جواب این سوال ، واضح است ؛ خودسر باشید! . حد اقلش این است که مجبور می شوید خودتان فکر کنید و بالا و پائین کنید و مستقل از دیگران ، عمل کنید .و آخرش اگر سرتان به سنگ خورد ، کسی را مقصر بدبختی تان نمی دانید !.

در ثانی ، همه ماها در بیشتر تصمیم گیری های کوچک و بزرگ مان ، تنها هستیم ؛ و باید تنهایی تصمیم بگیریم.

ما باید یاد بگیریم ، مسئول تمام تصمیم گیری های کوچک و بزرگ مان باشیم.!

اگر منظور از خودسر ؛ کسی ست که بدون توجه به اخطارهای دیگران دست به عمل می زند ، ودیده ودانسته ، چشم بر روی واقعیت ها می بندد ،..

و اگر منظور از از سر به راه بودن ؛ یعنی کسی که برای خودش ارزشی قائل نیست و همیشه تابع نظر دیگران - از کوچک ترین تصمیم ها تا بزرگ ترینشان - است ، واصلا توانایی ارزیابی ندارد .

هیچ کدامشان خوب نیستند!.

 

۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۴:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راز موفقیت ؛ سوژه تبلیغاتی !

پیش نوشت:  آنچه که می نویسم صرفا دیدگاه یک آدمی مثل شما ست که تصمیم گرفته است ، فکر کند؛ و شما هیچ اجباری در پذیرفتن آن ندارید و هیچ الزامی هم در رد کردنش ندارید - تصمیم با خودتان است -

اگر کسی ادعا می کند که" سر از راز هستی دراورده است و می تواند به شما "رمز و طلسمی" نشان دهد که به کمک آن می توانید موفق شوید "، صرفا حرف تبلیغاتی می زند!.

در واقع همه پیشنهادات می تواند -  در صورت تمرکز - به موفقیت برساند ؛ از سخت کوشی و تمرکز و هزاران چیز دیگر..

هریکی از این ، گزینه ها می تواند شمارارموفق کند .به عنوان مثال ؛ یکی ادعا می کند که اگر شما فقط با " تلاش " کردن موفق می شوید ؛ در صورتی که شما روی تلاش کردن تمرکز کنید ،حتما تغییری در زندگی تان اتفاق می افتد ؛ شاید این تغییر می تواند اتوی لباستان و واکس کفش و ... باشد ..

شما خوشحال می شوید که رمز موفقیت را کشف کرده اید .

شاید یکی دیگر " ارتباط اجتماعی" را عامل موفقیت بداند و شما وقتی تمرکز می کنید روی این عامل و کم کم متوجه می شوید که با مردم بهتر حرف می زنید ؛ نتیجه می گیرید که حتما رمز موفقیت همین است.

واقعیت چیز دیگری ست ؛ 

ما به تعداد آدم ها و به تعداد کلمات، رمز موفقیت داریم ؛ تا شما چه چیزی را انتخاب کنید.

 

۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۴:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ایستادن پای ارزش ها.

به نظرم مهمترین ویژگی یک قرمان "ایستادن پای ارزشهاش است."  از میان تمام صفات خوبی که من در همه آدم های خوب سراغ دارم ؛ این یکی از همشون پر رنگتر و خیره کننده تر است.

زمانی که همه به راحتی پا به ارزش هایشان می گذارند  تو کسی باش که پای بند اعتقاداتش هست.

نمی خوام شعار بدم و یا فضارا "شعار زده " کنم و در لابلای بازی با احساسات ، حرف بی منطقی را به کرسی بنشونم .

می خوام بگم یا معتقد نباش اگر هستی پس روی اعتقاداتت واستا.

آدم های که "خطوط قرمزی" در زندگی ندارند ،اصلا زندگی نمی کنند ؛ فقط نفس می کشند!.

از دیدگاه روان شناسی آدم هایی که با وجدان زندگی می کنند و نیازی به تذکر و نگهبان ندارند ؛ آدم های بسیار ارزشمندی هستند ؛ چون برای خودشان ارزش قائل اند .

می خواهم حرفم را با این نکته به پایان ببرم که : در تنهاییت جوری زندگی کن که در جلوی همه هستی ودر جلوی مردم طوری باش که در تنهایی هستی !.

دیگران از خود خودت با ارزشتر نیستند که بخوایی به احترام آنها خوب باشی و در تنهایی به خودت بی احترامی کنی !.

 

 

 

۲۶ مهر ۹۹ ، ۲۱:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خلق را خدا نکنیم !!

این روزها ، تقریبا از همه شبکه های سیما دعایی پخش می شود به عنوان" دعای فرج"  کلمات آغازین این دعا خیلی خوب پیش می رود ؛ استمداد از خدا ، منتهی در آخرای دعا ، کلماتی با این مضمون خوانده می شود: "یا محمد یا علی یاعلی یا محمد انصرانی فانکما ناصرانی و واکفیانی فانکما نگکافیانی"

معمایش این می شود :" ای محمد و ای علی مرا کمک کنید چون شما کمک کننده ! من هستید و مرادکفایت کنید چون شما کفایت کننده من هستید!"

من دیگه عرضی ندارم!

 

۲۶ مهر ۹۹ ، ۱۶:۵۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

احترام گذاشتن به سلیقه شخصی آدمها.

چه قدر ناراحتم از دست کسانی که به سلیقه آدمها احترام نمی گذارند ؛ دوست دارند کارها ، اون طوری که اونها دوست دارند، پیش برود.اگر سلیقه خوبی نداشته باشند که دیگه هیچی !.افرادی که تمامیت خواهند، به سهمشان از تصمیم گیری ، راضی نیستند .

حالا غیر از اینکه کارشان ، نادرست است؛ دلهارا از خود می رانند ؛ به خودشان و روابط شان هم صدمه می زنند.

کار کردن با اینجور آدمها ، انسان را ذله می کند و از لحاظ روان شناسی این تیپ آدمها خیلی کمالگرا هستند و به زعم خودشان ، شلخته کاری را قبول ندارند! .

ما باید به همه آزادی عمل بدهیم ؛ البته منظورم بی مسئولیتی در قبال جامعه نیست ، منظورم این است که مثلا شما و فرد دیگری یک پروژه ای را قبول کرده اید ؛ بایدبپزید که دوستتان متفاوت از شما عمل کند.

به نظرم حتی باید به بچه های مان آزادی عمل در یک چارچوب مشخص بدهیم !. نگووییم که پسرم ، جوان و خام است ؛ من باید بجایش تصمیم بگیرم !.

و هکذا در همه بخش های زندگی و همه افراد یک جامعه کوچک و بزرگ صدق می کند !

 

۲۶ مهر ۹۹ ، ۱۳:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اعتماد به نفس کاذب

ذهن خالی و معده خالی ، سروصدای زیادی ایجاد می کنند !. ولی اگر چنانچه ، تغذیه کافی بشوند از تولید صداهای ناهنجار باز می ایستند !. واین قصه همیشگی ، همیشه ادامه دارد. معمولا در مجالس عمومی کسی که زیاد حرف می زند و تقریبا در مورد تمام مسائل بشری دیدگاه خاص خودش را دارد ؛ بی مطالعه ترین - جمله بندی خودم - آدم جلسه هست. والبته وانمود می کند که  از مباحث پیچیده الگوریتم ریاضی تا شکافتن اتم و نظریه "نسبیت" و "a=mc2" صاحب نظر است ؛ با این توضیح کاملا مبرهن می شود که این آقا در مباحث نظری و جامعه شناسی و سیاست واقتصاد،  اگر نگوییم در جهان، در کشور ،  کارشناس درجه 1 است!.

به اندازه ای که جهل اعتماد به نفس ایجاد می کند ، هرگز علم و دانش نمی تواند بکند.

 

اگر به جای این همه  "کبابسرا" کتابسرا " داشتیم ! ، الآن شرایط ما این نبود.

♡♡♡♡

 

۲۶ مهر ۹۹ ، ۱۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰