امروز  هم مثل همیشه ، وارد سایت http://time.ir شدم تا تاریخ روز را استحضار داشته باشم ؛ جمله ای که در بالای سایت قرار داشت برای من قابل توجه بود ؛ نوشته بود " وقتی خودرا از زیستنی پرشور و چابکانه ... برحذرداریم ، به دلیل هستی در خواب مانده وبه عبارت دیگر زندگی نازیسته درونمان، احساس گناه می کنیم."

زندگی بدون تحرک و تکاپو به نظرم ارزش زیستن ندارد و افراد آرام و بی دغدغه ، اصلا زندگی نمی کنند.... 

جملاتی بود که در ذهنم رژه می رفت و در موردش ، با خودم کلنجار می رفتم. 

در زندگی خودم  - از خودم مثال می زنم ، شمارا نمی دانم - دو سبک زندگی دارم ؛ یکی اینکه آرام و ریلکس  و کم حرف و افسرده باشم !.

وراه دیگرش هم اینه که شاد و سرحال و پرحرف و با هیجان باشم ، البته خودم دومی را بیشتر دوست  دارم.

گاهی مواقع ،ما آموخته ایم  - به طور ناخودآگاه - که ضعیف و رنجور باشیم بدون اینکه حتی خودمان متوجه باشیم.

جالب است که موقعی سطح انرژی مان را بالا می بریم ، قدرت های درونی ما به طرز چشم گیری افزایش پیدا می کند و سرعت پردازش اطلاعات درذهن ما ، خارق العاده می شود .

در فیلم "نامحدود " همین قدرت درونی انسانها البته با کمی اغراق  نمایش داده شده است . 

جمله ابتدایی که نقل کردم ، تمام این مفاهیم را برای من تداعی کرد و مارا به پر شور و چابک بودن دعوت کرد . و این مطلب را هم افزود که اگر ماچابک و سرزنده نباشیم ، احساس گناه می کنیم !.

گاهی برای همه ما پیش آمده است که افسرده بوده باشیم و در ضمن آن  احساس مبهم عذاب وجدان را هم داشته باشیم.

وقتی که ما خودرا در سطح پایینتری از توانایی واقعی خود می دانیم و احساس می کنیم که ما می توانستیم ، بهتر از این هم باشیم ولی،نیستیم دچار عذاب وجدان می شویم و خودرا مقصر قلم داد می کنیم.