چه قدر ناراحتم از دست کسانی که به سلیقه آدمها احترام نمی گذارند ؛ دوست دارند کارها ، اون طوری که اونها دوست دارند، پیش برود.اگر سلیقه خوبی نداشته باشند که دیگه هیچی !.افرادی که تمامیت خواهند، به سهمشان از تصمیم گیری ، راضی نیستند .

حالا غیر از اینکه کارشان ، نادرست است؛ دلهارا از خود می رانند ؛ به خودشان و روابط شان هم صدمه می زنند.

کار کردن با اینجور آدمها ، انسان را ذله می کند و از لحاظ روان شناسی این تیپ آدمها خیلی کمالگرا هستند و به زعم خودشان ، شلخته کاری را قبول ندارند! .

ما باید به همه آزادی عمل بدهیم ؛ البته منظورم بی مسئولیتی در قبال جامعه نیست ، منظورم این است که مثلا شما و فرد دیگری یک پروژه ای را قبول کرده اید ؛ بایدبپزید که دوستتان متفاوت از شما عمل کند.

به نظرم حتی باید به بچه های مان آزادی عمل در یک چارچوب مشخص بدهیم !. نگووییم که پسرم ، جوان و خام است ؛ من باید بجایش تصمیم بگیرم !.

و هکذا در همه بخش های زندگی و همه افراد یک جامعه کوچک و بزرگ صدق می کند !