سعی کنیم همیشه حرف حساب بزنیم -البته باید اعتراف کنم که برای نوشتن این مطلب از برنامه "حرف حساب" شبکه یک الهام گرفتم- حرف حساب ، تنها پازل گمشده زندگی ماست؛ چون تقریبا بیشتر ما آدم ها یک سری پیش فرض هایی داریم و هی اصرار هم می کنیم که حتما ودر هرکجا و هر شرایطی ،حرف ویا دیدگاه و رفتار ما ، درست باشد .

واگر کسی با حرف ما ، مخالفت کرد (یا ما فکر کردیم که مخالفتی با ما شده !) به شدت به هم می ریزیم و هرچه که پیش آمده را هم توی خودمان می ریزیم و تلنباری از کینه هارا شبیه بمب دست ساز در سینه جا می دهیم !.

از قدیم و ندیم گفته اند که برای جلوگیری از سیل ، ورودی آب را بندیم ؛ در این وسط ، ماهم باید قبل از اینکه دچار عصبانیت شدیدی بشویم ؛ حتما باید یک سری مواردی را برای خودمان ، روشن کنیم .

راه حلش این هست که ما گوش های مان را برای شنیدن حرف حساب آماده کنیم و از شنیدن حرف درست و منطقی ، ناراحت نشویم .

و در ادامه زبان مان را به گفتن حرف حساب عادت دهیم ؛ 

به شخصه ، من خیلی خوشم می آید از آن دسته آدمایی که همواره حرف حساب ، سرشان می شود و خودشان هم تابع حرف حساب هستند!  - چون خیلی در مورد دیگران ، خیلی آدم های منطقی هستند واما وقتی نوبت به خودشان می رسد ، بی منطق می شوند!  -

این دسته از آدمها ، اکثرا موجب ناراحتی و یا رنجش خاطر افراد می شوند ؛ اما وجود برکت دارد برای هر مجموعه و یا جامعه ای .

مثل دارو گاهی تلخ می شوند و بدجوری کام آدم را تلخ می کنند !  ؛ اما  بیشتر مواقع موجب نجات از بحران های بزرگ می شوند.

یکی از ویژگی هاشون ، این هست که می خواهند ، کار ها آنطور که خوب هست  باید پیش برود ، نه آنگونه که ما دوست داریم !.

پیشرفت کارها و در مقیاس بالاتر رشد کشورها ، در گروداشتن رهبرانی هست که همیشه حرف حساب می زنند و فارغ از منافع شخصی شان ، با توجه به نقشه راه و استانداردها می اندیشند.
این دسته از آدمها ، توان استادگی روی حرفشان را دارند و هرگز تسلیم حرف ناامید کنند و یا ترس ها نمی شوند. - البته زمانی که این افراد دارای درک و فهم و تخصص باشند؛ ودر غیر این صورت  کارشان ،  به لجاجت تفسیر می شود.