اشتراک گذاری ایده ها و تجارب و نگرش ها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مطالعه کتاب» ثبت شده است

تحولات شخصیتی .

سخن خودم را با این مطلب آغاز کنم که چند وقتی ست که تنبلی را گذاشته ام کنار و با نشاط و شاداب زندگی می کنم و به تعبیری : "هیجان" را وارد زندگی ام کرده ام .

باید اعتراف کنم که قبلا خیلی آدم "تنبل" و "گرفته ای "بودم و به زور از عهده کارهای روزانه ام بر می آمدم .

نمی دانم که چی شد و من تصمیم گرفتم به یک باره تبدیل به آدم "پر انرژی" و "پر تحرکی" بشوم. 

الان تند تند کارهایم را انجام می دهم و علاوه بر این وقتی جسم ما در تحرک باشد ،مغز هم بیشتر و بهتر کار می کند ؛ از این رو خلاقیت های عجیبی هم در کار و زندگی یافته ام .

🌻🌻🌻

 

بحث دیگری که می خواستم درمیان بگذارم ،سبک مطالعاتی ام بود؛ قبلا من به طور "چریکی " و پراکنده مطالعه می کردم و از هر کتابی ، نکته ای یافتم و دلخوش به این مقدار بودم.

الان شیوه مطالعاتی ام را تغییر داده ام ؛ مطالعاتم به طور منظم و هر بار فقط یک کتاب است.و تا زمانی که تمامش نکنم هرگز کتاب بعدی را شروع نخواهم کرد.

🍎🍎🍎

نکته ای که خوانده ام و خیلی برایم جالب بود این بود که انتقاد پذیر نباشم ، اصلا وقعی به حرفای دیگران و نصائح دیگران - شکسته خورده - ننهم.

وقتی متوجه این نکته شدم که حرفم درست است ، حرف و حدیث دیگران را نمی شنوم !.

چون کسی که موضع گیری و نظر شخصی ندارد موفق نمی شود - ولو اینکه نظرش اشتباه باشد - 

نمی شود با نظرات دیگران زندگی کرد و بال دیگران پرواز نمود.

 

۱۷ آبان ۹۹ ، ۰۵:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امروزی کتابی خواندم ؛ چه کتابی!

کتابی امروز خواندم ، به این عنوان : از خواندن تا نوشتن ؛ چهار بار پشت سرهم خواندمش .

این کتاب ،نوشته خانم پازوکی است (نویسنده صاحب سبک و توانا ) بعد از خواندن این کتاب ، متوجه خیلی چیزها شدم ، از اینکه تقریبا ، نوشته های من خارج کادر است و وادارم کرد که بهتر و پخته تر بنویسم - بگذارید از محتوای کتاب ، چیزی نگویم تا خود شما عزیزان ،قبول زحمت کرده و کتاب را مطالعه کنید - بابت تعهدی که به نوشتن دارم ، روزانه ،مطلبی را در وبلاگ بگذارم .

برداشت هایی از کتاب فوق :

*نویسندگی برخلاف خواندن ، عملی تولیدی ست که از کل به جزء حرکت می کند ؛به این معنا که نویسنده با داشتن یک طرح کلی از موضوع ، اقدام به پاراگراف سازی می کند و سپس جمله بندی و در نهایت نظم لفظی و محتوایی را انجام می دهد.

* انسجام معنایی باید در متن وجود داشته باشد.

* انسجام لفظی و انتخاب کلمات مناسب و جذاب و هماهنگ .

* یک دست بودن متن کتاب .

* در مورد پاراگراف سازی ، خانم پازوکی ، نکاتی یادآوری می کند از جمله" بند مقدمه"

بند مقدمه ؛ حال و هوای آغاز مطلب است و باید دارای جذابیت باشد ؛ سپس  "پاراگراف های کمکی" باید نقش آفرینی کنند!.

از لحاظ محتوایی می باید ،پاراگراف ها مسیر منطقی را بپیمایند واز پراکنده نویسی و آوردن مطالب غیر مرتبط خودداری شود.

* جمله اول پاراگراف "موضوع پاراگراف " را تعیین می کند .

♡♡♡♡♡

{ برداشت شخصی من از کتاب نویسی}

من فکر می کنم نوشته خوب ، نیاز جامعه ماست ؛ وهرچه که تعداد قلم به دست بیشتری در میان ما باشند ، فرهنگ بهتری در همه زمینه ها خواهیم داشت.

....

۲۹ مهر ۹۹ ، ۲۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

اعتماد به نفس کاذب

ذهن خالی و معده خالی ، سروصدای زیادی ایجاد می کنند !. ولی اگر چنانچه ، تغذیه کافی بشوند از تولید صداهای ناهنجار باز می ایستند !. واین قصه همیشگی ، همیشه ادامه دارد. معمولا در مجالس عمومی کسی که زیاد حرف می زند و تقریبا در مورد تمام مسائل بشری دیدگاه خاص خودش را دارد ؛ بی مطالعه ترین - جمله بندی خودم - آدم جلسه هست. والبته وانمود می کند که  از مباحث پیچیده الگوریتم ریاضی تا شکافتن اتم و نظریه "نسبیت" و "a=mc2" صاحب نظر است ؛ با این توضیح کاملا مبرهن می شود که این آقا در مباحث نظری و جامعه شناسی و سیاست واقتصاد،  اگر نگوییم در جهان، در کشور ،  کارشناس درجه 1 است!.

به اندازه ای که جهل اعتماد به نفس ایجاد می کند ، هرگز علم و دانش نمی تواند بکند.

 

اگر به جای این همه  "کبابسرا" کتابسرا " داشتیم ! ، الآن شرایط ما این نبود.

♡♡♡♡

 

۲۶ مهر ۹۹ ، ۱۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

در زندگی شاد باشید .

 آنا روبرتسون براون گفته است:"اگر امروز شاد نیستید، هرگز شاد نخواهید بود! ."

دیروز داشتم کتاب "گامی برای شاد زیستن " پراسانا رائو باندلا" تورق می کردم؛ که به جمله بالا برخوردم خیلی برای من جالب و لذت بخش بود.

 این جمله ، پیام مهمی برای من داشت . پیامش این بود که شادی را نمی شود به تاخیر انداخت و این طور نیست که بگوییم من الان نمی توانم شاد باشم منتها قول می دهم که از فردا شاد باشم !

برداشت دوم من از این جمله این بود که شادی چیز عجیب و غریبی نیست که به دنبالش هستیم ، شادی بخشی از زندگی ماست .

ما می توانیم حتی موقعی که دل مان گرفته شاد باشیم .

حتی موقعی که داریم از یک چیزی رنج می بریم ،شاد باشیم .

زمانی که در زندگی هدف ارزشمندی داریم ، شاد  باشیم.

زمانی که دلمان قرص است که خدایی داریم و این اعتقاد به ما دلگرمی و آرامش می دهد ، ما می توانیم احساس شادی را تجربه کنیم .

دوستان عزیز !!

هیچ وقت شادی را در زندگی تان با داشتن زندگی لاکچری گره نزنید.

شما می توانید حتی در آلونک فقیرانه تان خوشبختی را بیشتر از آدمی که در هتل five star هست تجربه کنید.

۱۴ مهر ۹۹ ، ۰۹:۳۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰